دانلود آهنگ احمد شاملو خدای را مسجد من کجاست
دانلود آهنگ احمد شاملو خدای را مسجد من کجاست
ترانه های قدیمی خاطره انگیز و زیرخاکی شاد و غمگین ♫♪ ماندگار با کیفیت بالا ♫♪
ترانه از: “احمد شاملو” , موزیک و تنظیم موسیقی : احمد شاملو
با لینک مستقیم , کیفیت های 320 و 128 MP3 , به همراه پخش آنلاین و سوپرایز کیفیت اورجینال ♫♪ + متن ♫♪ بسیار زیبا
Download a song of Ahmad Shamlou
.
متن آهنگ خدای را مسجد من کجاست از احمد شاملو
خدای را مسجد من کجاست ای ناخدای من؟
در کدامین جزیرهی ان ابگیر ایمن است که راهش
از هفت دریای بیزنهار میگذرد؟
از تنگابی پیچاپیچ گذشتیم – با نخستین شام سفر –
که مزرع سبز ابگینه بود. و با کاهش شب – که پنداری
در تنگهی سنگی جای خوشتر داشت –
به در یایی مرده درامدیم – با اسمان سربی کوتاهش –
که موج و باد را به سکونی جاودانه مسخ کرده بود.
و افتابی رطوبت زده را – که در فراخی بیتصمیمی خویش
سرگردانی میکشید، و در تردید میان فرو نشستن یا برخاستن به ولنگاری یله بود-.
. . .
ما به سختی در هوای گندیدهی طاعونی دم میزدیم و عرقریزان
در تلاشی نومیدانه پارو میکشیدم
بر پهنه خاموش دریایی پوسیده که سراسر
پوشیده ز اجسادیست که چشمان ایشان هنوز
از وحشت توفان بزرگ بر گشاده است و از اتش خشمی که به هر جنبنده
در نگاه ایشان است نیزههای شکنشکن تندر جستن میکند.
و تنگابها و دریاها. تنگابها و دریاهای دیگر…
انگاه به دریایی جوشان درامدیم، با گردابهای هول
وخرسنگهای تفته که خیزابها بر ان میجوشید.
«- اینک دریای ابرهاست… اگر عشق نیست
هرگز هیچ ادمیزاده را تاب سفری اینچنین
نیست!» چنین گفتی با لبانی که مدام
پنداری نام گلی را تکرار میکنند.
و از ان هنگام که سفر را لنگر برگرفتیم
اینک کلام تو بود از لبانی
که تکرار بهار و باغ است.
و کلام تو در جان من نشست و من ا ن را حرف
به حرف باز گفتم. کلماتی که عطر دهان تو را داشت
و در ان دوزخ – که اب گندیده دود کنان بر تابههای تفتهی سنگ
میسوخت رطوبت دهانت را از هر یکان حرف چشیدم
و تو به چربدستی کشتی را بر دریای دمهخیز جوشان میگذراندی
و کشتی با سنگینی سیالش با غژا غژ د گلهای بلند – که از بار غرور بادبانها
پست میشد –
در گذاراز دیوارهای پوک پیچان
به کابوسی میمانست
که در تبی سنگین
میگذرد.
اما
چندان که روز بیافتاب
به زردی نشست،
از پس تنگابی کوتاه
راه
به دریایی دیگر بردیم
که به پاکی
گفتی
زنگیان
غم غربت را در کاسهی مرجانی ان گریستهاند و
من اندوه ایشان را و
تو اندوه مرا
و مسجد من
در جزیرهییست
هم از این دریا.
اما کدامین جزیره، کدامین جزیره، نوح من ای ناخدای من؟
تو خود ایا جستجوی جزیره را
از فراز کشتی
کبوتری پرواز میدهی؟
یا به گونهای دیگر؟ به راهی دیگر؟
– که در این دریابار
همه چیزی
به صداقت
از اب تا مهتاب گسترده است
و نقرهی کدر فلس ماهیان
در اب
ماهی دیگریست
در اسمانی
باژ گونه -.
در گسترهی خلوتی ابدی
در جزیرهی بکری فرود امدیم.
گفتی:
«- اینت سفر، که با مقصود فرجامید:
سختینهیی ته سرانجامی خوش!»
و به سجده
من
پیشانی بر خاک نهادم.
خدای را
نا خدای من!
مسجد من کجاست؟
در کدامین دریا
کدامین جزیره؟-
انجا که من از خویش برفتم تا در پای تو سجده کنم
و مذهبی عتیق را
– چونان مومیایی شدهیی از فراسوهای قرون –
به ورود گونهیی
جان بخشم.
مسجد من کجاست؟
با دستهای عاشقت
انجا
مرا
مزاری بنا کن!
دانلود آهنگ خدای را مسجد من کجاست احمد شاملو