ایزی موزیک » Alireza Azar » دانلود آهنگ علیرضا آذر و میلاد بابایی نا نحس + متن ترانه

دانلود آهنگ علیرضا آذر و میلاد بابایی نا نحس + متن ترانه

دانلود آهنگ جدید علیرضا آذر و میلاد بابایی نا نحس

ترانه از: “علیرضا آذر“. موزیک و تنظیم موسیقی : میلاد بابایی و علی تیرداد

انتشار در سال (2016 , 1395) با لینک مستقیم , کیفیت های 320 و 128 MP3 , به همراه پخش آنلاین و سوپرایز کیفیت اورجینال ♫♪ + متن ♫♪ بسیار زیبا

Download a new song of Alireza Azar Na Nahs Ft Milad Babaei

دانلود آهنگ علیرضا آذر و میلاد بابایی نا نحس + متن ترانه

کی بیشتر از زندگی خسته ست کی خسته و کمرنگ و دلگیره
هر کی به امید نبودن موند تو ابتدای جاده میمیره

.

متن آهنگ نا نحس از علیرضا آذر و میلاد بابایی

کی بیشتر از زندگی خسته ست کی خسته و کمرنگ و دلگیره

هر کی به امید نبودن موند تو ابتدای جاده میمیره

من میشناسم بوی موهاتو من مسخ این جو گندمی بودم

بازم بگو خانم فرمانده من قتل عام چندمی بودم

چشم و امید من، نبود من، بودن به سبک آدمی مرده

بودن به شکل تو به شکل من، سرخوردگی های دو سر خورده

وقتی خودت در خود گرفتاری هر گونه ی زنجیر یعنی هیچ

دلخوش نکن این متن چیزی نیست این شعر بی تصویر یعنی هیچ

بعد از تو تصویری نمانده تا شاعر خیالی نو دراندازد

تنها به فکر مرگ وامانده ست تا خون بهایت را بپردازد

بنشین غروب شعر از اینجاست از کفشهای پشت در مانده

از مادریهای تو با طفلی که از قبل بودن بی پدر مانده

سیاره ای خاموش و متروکم در من حضوری گنگ مشهودست

این سنگ سرد کجن منظومه قبلا زمین زندگی بودست

این تکه سنگ آسمان جل را بردار و ها کن جا نو گیرد

در من دو جرعه زندگی مانده آنهم نجنبی زود میمیرد

حالا کجا با این همه تندی من هرچه کردم با خودم کردم

جان علی امروز با من باش بنشین برایت چای دم کردم

میگفتم و میگفتم و گفتم

نشنیدی و نشنیدم و گم شد سوز دلم در زوزه های شهر

کلت کمی از کل مردم شد

من ماندم و تقویم تاریکم آینده ای منحوس و تکراری

جسمی گرفتار خودآزاری در پوششی از دیگرآزاری

تاریخ از پلک تو افتاده دست خدا دادند تمامت را

من ها تلف کردند عمرت را از خود گرفتی انتقامت را

تاریخ شبها تا ابد رفتن تلخابه ی تا صبح بیداری

از هر طرف در سینه ی بن بست دوران چفت چهار دیواری

دستم به دست دیگرم بود و تنهاتر از من ها قدم بود

در فکر تو با ضلع سوم شخص سرگیجه ی کنج خود بودم

باور نمیکردم پس از مردن چشمم پر از دور و برت باشد

در خود بخواب و راهی خود شو دست خدا زیر سرت باشد

ابریق مستم را شکستی و ابری شدی از مرده های آب

خیسم شدی از قطره های اشک حالی شدم در گوشه ی محراب

ای ابر درشلوار کز کرده جا رختی خاموش بر دیوار

ای ماریای روسی دلتنگ ای بهت سنگین پس از دیدار

خوابیده ای در آن سر دنیا من این سر دنیا پر از دردم

خوف و رجا از خواجه میگیرم شیراز زخمی را بغل کردم

خون از تن شیراز میریزد من مست رکن آباد و انگورم

حافظ چه خواهد کرد بعد از این فکر درشتی های تیمور

با پنچه از کا کوه میسازد دل داده ام بر هرچه باداباد

شیرین سران را دوست تر دارد فریاد از این فرهاد کش فریاد

در ازدحام کوچه ی خوشبخت میشد فروغت را تحمل کرد

میشد گلستانت شوم اما پرویز شاپور این وسط گل کرد

در قتل عامی که به پا کردی شاید ولی اما اگر مرده منصف بمان تو زندگی داری

ما بین ما کی بیشتر مرده کی بیشتر از زندگی خسته ست

کی خسته و کمرنگ و دلگیره هر کی به امید نبودن موند

تو ابتدای جاده میمیره چشم و امید من نبود من

بودن به سبک آدمی مرده بودن به شکل تو به شکل من

سرخوردگیهای دو سر خورده آشوب آشوبم از این پاییز

رج میزنم تکلیف دنیامو من سیزده روزه که آبانم

برگا قلم کردند پاهامو فال مبارک اونور میله ست

یه مرغ عشق عشقه شیرازم

قرعه به نام فال بد افتاد گفته سر آخر دستو میبازم

تعبیر تلخی داره این خوابها من خواب میدیدم عروسیتو

زیر لباس تور تنهاییت من خواب دیدم دست بوسیتو

رخت و لباسم عین بدبختیم فردا همه عین سگ تماشایی

تو خواب دیشب خواب فردا بود دیگه چه رخت و بخت و فردایی

من میشناسم بوی موهاتو من مسخ این جو گندمی بودم

بازم بگو خانم فرمانده من قتل عام چندمی بودم

حالا اگه افتادم از اسبم مات از رخت حیرون حیرونم

تا آخرین سرباز میجنگم من قول دادم مرده میمونم

من قول دادم توی این وحشت هم سنگر بازندگی باشم

تو گیر و دار درگیری روی تمیز زندگی باشم

دنیای بعدی روبروی تو میجنگم و بازم گلاویزم

این دفعه جای نور تو رگهام از ماده ی تاریک میریزم

من اهل دنیای پس از اینم مرگ اتفاق حتمی منحوس

این زندگی با مرگ تکملیه آدم نمیره بیشتر تنهاست

من مانده ام در انجمادی تیز گنجشکهایی بر تنم مردن

صدها کنیز یوق بر گردن در مطبخ چشمم زمین خوردند

حالا که من منحوس این شعرم حالا که تو در من گرفتاری

حالا که لبهای سمرقندت افتاده توی زیر سیگاری

من هم به تو بخشیمدت ای عشق ته مانده ی بلخ و بخارا را

از کوه های تو گرفته تا آیینه ی مخدوش دریا را عقلم به من

قلبم گرفتار تاریخ روز آشنایی بود

متن شعر ترانه ی آهنگ نا نحس کاری از میلاد بابایی و علیرضا آذر

همیشه در من بین عقل و قلب انگیزه ی زورآزمایی بود

نحسی از آنجا اتفاق افتاده که زاده ی روز بدی بودم

در زیر و روی نبض بودن ها من خط صاف ممتدی بودم

اما تو نانحس جهان بودی با تو مبارک بود حتی مرگ

با تو در این سیر سقوط سخت ترسی نمی افزود حتی مرگ

با تو همه قرعه ها خوبند با تو مرغ عزیز آمینم

از چشم تو دنیای تنگم را هم سنگ اقیانوس میبینم

وقتی که قلب زندگی با من در خون نشست و غم دهن وا کرد

چشمانمان در هم گره خورد و آیینه را آیینه پیدا کرد

یک در کنار پنجره رویید زین پس جهان در خانه جا میشد

یا پنجره میرفت سمت مرگ یا در به روی مرگ وا میشد

از چاله بیرون میزدم تا چاه راه فرار از خویشتن باشد

ای تف به هرچه دل همان بهتر آدم فقط چشم و دهن باشد

بازم دوباره چشممو بستم من خواب میبینم تو رو با اون

دارین قدمهاتون رو میشمارین من پشتتون ویلون و سرگردون

تنهایی یه حرف برای تو اما واسه من کل دنیامه

تو بال وا کردی از این برزخ من روزگارم دوباره باهامه

دیوونه میشم از شب زندون از هر طرف دیوار و دیواره

یه معجزه میخوام دنیامو از پشت و روی آینه برداره

یه معجزه میخوام بعد از این مال خودم باشه جهان من

این دفعه تو مهمون این بزمی با من بنوش از استکان من

یه جرعه از این شوکران بسته تا مست دنیای خودت باشی

تو زحمت وابستگی هامون خانم و آقای خودت باشی

تو رفتی از آغوش این کوچه تا رهسپار شعر فردا شی

من که نرفتم تا که برگردم پشت سر کی آب میپاشی

تن خسته و دلگیر و رنجورم راه زیادی باز در پیشه

خسته نمیشم از شب و روزم این روز و شب بازم عوض میشه

تاریخ ما تاریخ لیلی هاست تاریخ مجنون های ولگرده

چشماتو وا کن تا ببینی باز دنیا با دنیامون چی ها کرده

تو قلبم من جای خیانت کو تو قلب تو هرچی که باید مرد

من خواب دیدم توی این خونه سقف بلندمون ترک میخورد

ای مرده شور نسخه پیچی ها لعنت به قرصهای فراموشی

اسم همه جز اسم تو اینجاست لعنت به لیست توی هر گوشی

از سادگی خسته م نمیفهمی خطی بکش تو دفتر دنیا

دنیا تو رو رنجوند و راهی کرد ای خاک علم تو سر دنیا

باید سکوتی تازه تر باشم چیزی برای حرف بودن نیست

یک شهر واژه پشت در مرده میلی برای در گشودن نیست

هرآنچه باید از تو میگفتم گفتم نوشتم بت تراشیدم

هر دختری از خانه ای میرفت پشت قدمهاش آب پاشیدم

اینها که گفتم از سکوت است و حرف نگاهم روی کاغذ ریخت

در چشمهایم سوز میرفت و از گونه ها قندیل می آویخت

چیزی نخواهم گفت باور کن گاهی سکوت آیینه ی داد است

روزی مرا خواهی شنید از دور بغض ابتدای ترد فریادست

دانلود آهنگ نا نحس علیرضا آذر و میلاد بابایی

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

بدون رای ! اولین کسی باش که رای میده !

دانلود دانلود 200 اهنگ برتر تاریخ ایران (یکجا)
پخش آنلاین موزیک

دیدگاه خود را بگذارید

    دانلود آهنگ های سال ۱۴۰۲ یکجا 😲